سایت آس نود : گنجاندن کلمه کثیفی نیست | پل ساپر

گنجاندن کلمه کثیفی نیست |  پل ساپر

[ad_1]
سایت ace90
سایت آس نود
سایت آس90

منانحصارگرایی در میان محافظه کاران به یک کلمه کثیف تبدیل شده است.

این اصطلاح امروزه در قلب تفکر مترقی قرار دارد. بیشتر اوقات از آن به عنوان کتک زدن استفاده می شود که هدف آن از بین بردن هر چیزی است که بر اساس مفاهیم ظاهراً قدیمی مانند “شایستگی” یا “سنت” ساخته شده است.

محافظه کاران عاشق این چیزها هستند و آرزوی ادامه حیات آنها را دارند. مترقی ها آنها را به عنوان موانعی تبعیض آمیز برای کسانی که خارج از یک سیستم معین هستند، می بینند و به نام گنجاندن آنها را رد می کنند. از این رو، غریزه محافظه کارانه برای عقب نشینی از مفهوم.

حتی کلیسای انگلستان نیز تعهد خود را به سهمیه های نژادی تایید کرده است

در چارچوب مترقی، شمول نه تنها به عنوان وسیله ای برای جلوگیری از شر، بلکه به عنوان یک هدف ارزشمند در خود دیده می شود. چیزی که ما را به حالت آرمان‌شهری از بازنمایی تناسبی بی‌عیب و نقص آماری در همه مکان‌های مهم نزدیک‌تر می‌کند.

اعتقاد بر این است که این نمایش، سنگ فیلسوف امروزی، (که معمولاً در امتداد خطوط تغییرناپذیر جنسیت، نژاد و طبقه تصور می‌شود) با قدرت خود دنیای بهتری را به وجود می‌آورد.

این نوع تفکر در جامعه ما گسترش یافته و عمیقاً در بسیاری از نهادها جا افتاده است. از دین، تا سیاست، تا آموزش، به نظر می رسد که تقریباً به هر کجا که امروز روی می آورید، می توان این ایدئولوژی را پیدا کرد که جایگاه ممتازی را اشغال می کند.

حتی کلیسای انگلستان نیز با هدف اعلام شده مبارزه با آنچه «نژادپرستی سیستمی و نهادی» می‌خواند، تعهد خود را به سهمیه‌های نژادی تأیید کرده است.

کالوین رابینسون، کالوین رابینسون، مفسر و مفسر سیاسی آنگلیکن، این جرات را داشت که محتوای مسیحی و صحت این مواضع را زیر سوال ببرد. او متعاقباً انتصاب او مسدود شد. ایمیل‌های داخلی اخیراً منتشر شده، زنگ هشداری را نشان می‌دهد که اسقف ادمونتون با آن به انکار تعصب پیش‌رونده گنجاندن توسط کالوین واکنش نشان داد.

یا از آکسبریج استفاده کنید. استفان توپ، معاون رئیس دانشگاه کمبریج، گفته است که دانشگاه‌های نخبه قصد دارند به‌عنوان گنجاندن، «به مرور زمان تعداد افرادی را که از مدارس مستقل می‌آیند کاهش دهند». توپه از ما می‌خواهد که باور کنیم پذیرش دانش‌آموزان بر اساس نوع مدرسه‌ای که آنها در آن تحصیل کرده‌اند، نه بر اساس شایستگی‌های فردی آنها، “شایستگی سالاری” واقعی را تضمین می‌کند. یک مثال واقعی از 1984دو به اضافه دو برابر با پنج است.

در نهایت، حزب محافظه کار را در نظر بگیرید که در حال حاضر درخواست اصلی آن نیست کاملا کارگر بودن پاسخ نهادی به رسوایی نیل پریش، نماینده پارلمانی تماشاگر پورن، به طور قابل پیش بینی، محکوم نکردن پورنوگرافی به عنوان یک شرارت غیرقابل کاهش و درخواست برای بازگشت هنجارهای سنتی پیرامون رابطه جنسی بود. این بود – حدس زدید – برای کاندیداهای آینده، سهمیه تقسیم جنسیتی 50-50 تعیین کنیم. به نام شمول.

نادین دوریس، وزیر فرهنگ، در آن زمان گفت: «همیشه فکر می‌کردم اگر زنان بیشتری داشته باشیم، اوضاع بهتر خواهد شد.» گویی زنان نیز قادر به ارتکاب اعمال انحرافی یا شرارت های دیگر نیستند.

محافظه‌کاران می‌دانند که مشکل این نسخه‌های چپ‌گرای فراگیر بودن این است که به‌طور غیرانتقادی سیاست هویت را می‌پذیرند، این ایده که ویژگی‌های تغییرناپذیر معیارهای قضاوت مرتبط هستند.

علاوه بر این، آنها از نظر ایدئولوژیک این اصل را بالاتر از صلاحیت قرار می دهند. پیامد اجتناب‌ناپذیر این است که استاندارد این مؤسسات (و در واقع کشور) به مرور زمان پایین می‌آید، زیرا مستحق‌ترین‌ها در جایگاه شایسته خود قرار نمی‌گیرند.

همانطور که ادموند برک می گوید: «وای بر کشوری که دیوانه وار و بی شرمانه خدمت به استعدادها و فضائل، مدنی، نظامی یا مذهبی را که به لطف و خدمت به آن داده می شود، رد کند. و هر چیزی را که برای پراکنده کردن درخشش و شکوه در اطراف یک دولت شکل می‌گیرد، محکوم به ابهام می‌کند.» ما واقعاً دیوانه شده ایم.

با توجه به تمام موارد فوق، ممکن است فکر کنید که فراگیری چیزی است که محافظه کاران باید در هر مرحله با آن مخالفت کنند. اما اگر این ایده که چپ به طرز وحشتناکی از آن استفاده نادرست کرد، کلید باز کردن قفل پیروزی برای ایده‌های محافظه‌کار باشد، چه؟

دلیل اینکه شمول مترقی بسیار فراگیر است این است که نسخه بدعت آمیزی از شمول حقیقی است، چیزی که انسان ها ذاتاً تشنه آن هستند. به قول هیلر بلوک، سیاستمدار کاتولیک انگلیسی-فرانسوی قرن بیستم، بدعت‌ها «با حقایقی که حفظ می‌کنند زنده می‌مانند».

محافظه کاران باید اعتماد کنند که ارزش های بهتری دارند

پس این شمول واقعی چیست؟ همانطور که راجر اسکروتون اشاره کرد، محافظه کاران اغلب بیان ایده های خود را دشوار می دانند، بنابراین من از یک داستان برای نشان دادن آن استفاده خواهم کرد.

وقتی برای اولین بار در یازده سالگی به لندن نقل مکان کردم، از دو جنبه یک خارجی بودم. من در حومه کالیفرنیای خواب‌آلود به دنیا آمدم و بزرگ شدم، جایی که از کلان شهری که به آن رسیدم بسیار دور بود. خانواده من نیز مسیحی عراقی هستند، و فرهنگ گرم و پر سر و صدای آشوری ما نیز به‌طور شگفت‌انگیزی بسیار متفاوت از تمایل انگلیسی‌های محجوب بود.

دیری نگذشت که احساس بریتانیایی کردم. این به این دلیل نیست که جامعه‌ای از من استقبال کرد که وضعیت اقلیت من را در اولویت قرار داد و استانداردها را پایین آورد تا با من سازگار شود. کاملا مخالف.

در مدرسه ابتدایی خصوصی درخشانی که در آن شرکت کردم، هیل هاوس (مدرسه ای که احتمالاً پروفسور توپ دوست دارد دانش آموزان کمتری را به آکسبریج بفرستد)، بسیاری از معلمان واقعاً مرا وحشت زده کردند.

آنها من را دقیقاً به همان استانداردهایی که در اینجا بزرگ شده بودند، نگاه داشتند، و بسیار سختگیرتر از معلمانی بودند که در آمریکا با آنها روبرو شده بودم. با این حال، این واقعیت که بر اساس سوابقم با من متفاوت رفتار نمی شد، باعث شد احساس کنم به من تعلق دارم.

من همچنین جلسات چهارشنبه‌مان را به یاد می‌آورم که در آن آهنگ‌های سنتی بریتانیایی مانند «خدا ملکه را نجات بده» و «اورشلیم» می‌خواندیم. من به طور مشخص به یاد می‌آورم که احساس آرامش می‌کردم و مشمول در طول این مجالس، که من در حال تبدیل شدن به بخشی از چیزی بودم که تازه درک می کردم.

این طرحی را ارائه می دهد که چگونه محافظه کاران باید به دنبال گنجاندن دیگران در گنجینه باشکوه سنت این کشور باشند: با گفتن به همه افراد در اینجا که می توانند بخشی از آن باشند.

البته ارزش هایی وجود دارد که مردم باید بپذیرند تا در این چارچوب قرار گیرند. محافظه کاران باید اعتماد کنند که ارزش های بهتری دارند و این موضوع را به زندگی شخصی و اجتماعی بهتری منتهی کنند.

جایی برای فخرفروشی یا عدم تمایل به انتقال مهربانانه عقایدمان به جهانی که به طور فزاینده ای با آنها بیگانه می شود وجود ندارد. محافظه کاران نیز باید درک کنند که روش ما حداقل به اندازه صحت اظهارات ما مهم است. اگر تونی بلر یک چیز را به ما آموخت، این است که روابط عمومی مهم است.

چپ این درس را خوب یاد گرفته است. چگونه می‌توانستند بسیاری از مردم را متقاعد کنند که به پوچ‌ها، مانند نسخه جعلی گنجاندن آنها، باور کنند؟

برای مدت طولانی، جناح راست از یک سو به دعواهای کوچک درونی و از سوی دیگر پستی کلیشه ای نسبت به افراد ناآشنا پرداخته است. اگر بخواهیم تمدن را از بدعت‌های مترقی که شیوه زندگی ما را زیر و رو می‌کنند، حفظ کنیم، این نمی‌تواند ادامه یابد.

سایت اس نود
سایت ace90bet

[ad_2]